رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد
دلشوره ما بود دلارام جهان شد
در اول آسایشمان سقف فروریخت
هنگام ثمر دادنمان بود خزان شد
زخمی به گـِل کهنه ما کاشت خداوند
اینجا که رسیدیم همان زخ
1 view
556
138
7 months ago 00:06:03 1
Zahir Howaida | Beshnaw az nay | ظاهر هویدا | بشنو از نی چون حکایت میکن